دکترسید غلامرضا موسی پناه

فوق ليسانس، دکترا و فوق دکترا از آمریکا (M.Sc., Ph.D. & Post-Doc)

تغذیه سالم و رژیم غذايي با داروهای گیاهی

حتي بعضي از اين مشكلات در جهت خلاف مقصد انسان است تا نگذارد فرد و خانواده با آرامش زندگي كند بشر بايد براي رسيدن به اهداف آرامشي خود هم مشكلات بر سر راه را حل كند و هم با اين نيرو هاي مخالف مقابله كند كه ابزار مقابله اش "آگاهي" ، "شناخت" و "انتخاب صحيح" است متأسفانه امروز بدليل عدم آگاهي لازم براي دُرست زيستن و در نتيجه عدم شناخت بر فاكتور هاي مختلف زندگي و عدم انتخاب صحيح براي درست زيستن، انسان هم خود را گم كرده است و از آنجا كه "بچه هاي ما آن نمي شوند كه ما مي خواهيم، بلكه آن مي شوند كه ما هستيم"، نسل ما، هم از خود و هم از ما گم شده ند و اين خود عامل فاصله زياد فرهنگي دو نسل شده ا ست با مشكلات خاص خودش.

عوارض اين گمگشتگي ها عبارت است از تشويش، اضطراب، دلهره، نا اميدي، بي هدفي و بيماري هاي عصبي، روحي، جسمي و رواني است. بشر امروز از يك نواختي و دوندگي هاي بي هدف خسته است.

درمان چيست؟

براي رهائي از اين پيچيدگي ها، انسان بايد خودش درد را درمان كند. شكست انسان موقعي آغاز مي شود كه مسؤليت رشد و موفقيت را بر دوش كسي ديگر بگذارد. براي راه حل به دو ضرورت نياز داريم. يكي به منبع اطلاعاتي براي آگاه شدن و ديگري شناخت الگوها و عملكردن طبق آن مدلها.

1- منبع اطلاعاتي براي آگاهي:

شريعت ، تدين و اعتقادات مذهبي از اولين، واجب ترين و موثر ترين ابزار اطلاعاتي و آگاهي در مقابله با مشكلات شخصي و خانوادگي است كه تعيين ميكند كه انسان چگونه زندگي كند.

زيرا در اين وصل است كه انسان خود و نياز خود را در مي يابد و مي شناسد و از آنجا كه انسان نمايندگي خداوند در زمين است ، از شناخت خود به شناخت حق تعالي ميرسد و براي خدايي زيستن خود در بعد نسبي اش تلاش مي كند. اينجاست كه انسان جايگاهي عظيم در دنياي هستي پيدا مي كند. اما متأسفانه همين انسان به ميزاني كه از جايگاه عظيم خود گريز بزند، گم مي شود و اين آغاز در هم ريختگي عصبي ، روحي و رواني است و انسان امروزي مي شود، وجودي مدام سرگردان كه "چگونه زيستن" را گم مي كند. در اين سرگرداني است كه زندگي كردن آسان تر مي شود تا چگونه زندگي كردن، خوردن آسان تر مي شود تا چگونه خوردن، رفتار كردن راحت تر مي شود تا چگونه رفتار كردن و....و....... آنچه در جهت اين آگاه شدن به انسان كمك مي كند اينست كه ابتدا شريعت و تدين را بشناسد تا اعتقاد عملي پيدا كند. خداوند را بشناسد و بعد به دنبال كمال مي رود. اما براي اين شناخت به ابزار تفكر نياز مند است تا اعتقادي ماندني و عملي پيدا كند. عاشق اگر معشوق را بشناسد و او را بپذيرد ، هميشه عاشق آن معشوق مي ماند. بهمين دليل است كه يك انتخاب درست و ماندني، بر تفكر و بر شناخت انسان استوار است. اگر وصل به درگاه ايزد يگانه مخلصانه و عملا باشد وعملا اداي شريعت كنم ، راه چگونه زندگي كردن را پيدا خواهيم كرد. در غير اينصورت عدم استفاده از تفكر باعث عدم شناخت خواهد شد و شخص اعتقادي پيدا مي كند مشكوك، مجازي و قابل تغيير و براحتي مي توان اعتقادات او را عوض كرد.

2- الگو ها ي زيستن:

امروزه هجوم خطرناك تجدد به نام تمدن به جان فرد، خانواده و جامعه افتاده است تا با مصرف گرائي و مادي پرستي انسان را برده پول سازد زيرا چنين فرد و خانواده و جامعه اي براحتي ميتوان منحرف نمود و سوء استفاده كرد. براي روند متجدد كردن يك فرد، اول بايد به ريشه فرهنگ و زبان حمله برد تا بتوان براحتي برآنان مسلط شدو بعد هر كالائي را از جمله كالاي تحقير، عقب ماندگي، سرگرمي هاي وارداتي و عيش و نوش هاي از مد افتاده را به نام تمدن به آنها فروخت.

تجدد يك شبه وارد مي شود و براي متجدد شدن كافي است ظاهري وارداتي از خود بسازي ، از آن لحظه به بعد متجدد مي شوي و خريدار كالاهايشان . اما تمدن زمان مي خواهد و فر هنگ سازي مي طلبد. پس تجدد راحت تر بنظر مي رسد و قيد و بندي هم ندارد. به نام متجدد بودن واردات غربي در جامعه نفوذ پيدا مي كند. و از آنجا كه خواسته هاي مادي انسان به دليل تنوع پرستي پايان ناپذير است، هر روز بايد براي تجدد جديدتر خودمان را آماده كنيم و برآورده شدن اين نياز هاي مادي جديد حرص مي طلبد و طمع، حسادت مادي مي طلبد و چشم و همچشمي، به حق ديگران تجاوز كردن مي طلبد و دشمني با يكديگر، بي عهدي مي طلبدو بي تعهدي، بي بند و باري مي طلبد و همه چيز خواري! نتيجه اش مي شود همه جور شدن بي مرز و با خدا بيگانه و نيز ظاهري از خود بيگانه و اگر به دنبال درمانش باشي اُمل خطابت مي كنند و عقب مانده و بعنوان ُتعرض به آزادي بشر زير سؤال همان جوامع وارد كننده مبتذلات قرار خواهي گرفت. در نتيجه وقتي فرهنگ يك جامعه را از طريق رسانه ها، يا اشياء وارداتي و تجدد آلوده كردي، طبيعي است كه بردگي، گمگشتگي، فاصله نسلي، تشويش، اضطراب، دلهره، نا اميدي، بي هدفي ، و بيماري هاي عصبي، روحي، جسمي و رواني از عوارض آن مي شوند.

الگو هاي متعددي در فرهنگ ما وجود دارد كه اگر از آنها نسخه عملي بگيريم نجات دهنده خود ما از گمگشتگي و نسل گمشده ماست. آنها كه در صدد زدايش فرهنگمان هستند، به دنبال تخريب اين الگو ها هستند.

اولين الگو هاي فرهنگي ما ، حضور سيماي عملي حضرت رسول(ص) و اهل بيت پيامبر گرامي(ص) و ائمه معصومين بعنوان نسخه معيار توحيد در فرهنگ اسلامي ماست. مشكل ما ندانستن جايگاه و نقش اين الگو ها در زندگي روزانه مان است. براي مثال به اين واقعيت توجه كنيد:

ما در هر لحظه در زندگي روزانه در حال معاوضه هايي متعادل با افراد ديگر و حتي با اشياء هستيم. مدام يا چيزي مي دهيم يا مي گيريم. از صبح تا شب هم ادامه دارد. اگر انسان در زمان دادن عادل باشد و در زمان گرفتن بيش از حق خود نگيرد ، همان سيماي عملي عدالت علي (ع) و حقانيت حسين ابن علي (ع) ميشود. يعني از صبح به شب ما بين اين دو الگو و با اين دو الگو زندگي مي كنيم.

دومين الگو ها، الگو هاي مكاني مقدس در فرهنگ ماست. مكه مكرمه، مدينه منوره، كربلاي حسيني(ع)، نجف علي(ع) ، دمشق زينبي(سلام الله عليها) و مشهد مقدس از جمله اين الگوهي مكانيست كه رفتن به سوي آنها درس چگونه زيستن انسان است و كافي است با بصيرت بنگريم.

سومين الگو ها، الگوهاي تقويمي ما چون محرم ، رمضان ، بعثت ، شعبان و ميلاد و وفات ائمه طاهرين است. ...................و امروز داريم به استقبال رمضانش مي رويم.....!

درمان از رمضان:

رمضان ماه چگونه همزيستي انسان است در خانه معبود، تا در ضيافت بي ريايش و در فضاي حنانش به انديشه فرو رويم و تنها به دعا خواندن اكتفا نكنيم. حال كه به خانه اش به مهماني رفته ايم ، بعد از خوراك روحي – معنوي – فرهنگي در خانه اش، چون منان و رحمان است، پس توشه اي هم از خانه اش برگيريم تا در اين دنياي پر آشوب نگهبانمان باشد، كه سخت به نگهبانيش محتاجيم.

رمضان، "الگوي وادار كردن انسان به تفكر" است تا انسان خود را بند ه خدا بداند. رمضان، نعمتي دو جانبه است. از طرفي، هم تنظيم جسم است تا هم از طريق تعادل كنندگي سيستم گوارشيمان جسم را مواظبت كند و هم با انجام تصفيه هاي بدن از آشغالهاي انباشته شده مواد غذائي به ظاهر سالم، ما را در برابر بسياري از بيماري ها بيمه كند. و از طرف ديگر ، در ضيافت رمضان است كه انسان پذيرايي تقوا مي شود، پذيرايي ايمان مي شود و پذيرايي تفكر ميشود تا الگوهايش را منطبق بر كمال مطلق حق بشناسد و انتخاب كند تا در رشد و تكامل زيستي او را هدايت كند. تا روح سالم بسازد تا ما را در برابر فشار هاي عصبي و رواني بيمه كند. ما انسانها نماينده توحيد در زمين شده ايم و بهمين دليل مورد سجده قرار گرفتيم ولي امروز شيطان در شكل هجوم تجدد نا خواسته غربي بر ما خروشان كرده است. و از آنجا كه انسان از بين همه موجودات انتخاب شده است تا نه تنها تفكر كند بلكه از تفكر براي تكامل استفاده كند، .......پس بيائيد در اين ماه مبارك از تفكرمان براي تكاملمان استفاده كنيم. بيائيد تا در اين ماه با تفكر خود به قدرت انسان براي رشد و كمال پي ببريم. بيائيد نگذاريم از دادن امانتي كه بايد روزي تحويل صاحبش دهيم شرمسار گرديم. رمضان هديه نجات انسان گم شده است ، بيائيد به حرمت انسانيمان و به اميد در آرامش زيستن روزانه مان با بصيرت به حيات روزانه خود بنگريم و نگذاريم كه نا خواسته، مسخ فرهنگ غريب غرب شويم. اجداد ما و شهداي اين انقلاب و خانواده هاي آنها منتظرند تا اين فرهنگ در دست تجدد ذبح نشود. اگر اينچنين موفق شويم، درست ، با آرامش و با هدف كمال زندگي خواهيم كرد.

تفكر ، رمضان و آرامش زيستن