پیامهای سلامتی برای هم نوعان در سراسر دنیا
سایت تخصصی سلامت-چنانجه مایل به ازدواج دایم یاموقت هستید به وبسایتsegheh110.blogfa.comمراجعه نمایید
درباره وبلاگ


به وبلاگ من خوش آمدید
آخرین مطالب
نويسندگان
دو شنبه 14 آذر 1390برچسب:, :: 17:32 ::  نويسنده : عبدولله

۱۰ راه تضمینی برای عمیق تر کردن رابطه عاشقانه

loves zibasho com love zibasho comlover zibasho com
داشتن یک رابطه شاد و خوب کار سختی نیست!

خبر بهتر برای زوج های خوشبخت این است که اگر در یک رابطه موفق باشید، چه ازدواج کرده باشید چه نکرده باشید،
داشتن یک رابطه شاد و خوب کار سختی نیست! خبر بهتر برای زوج های خوشبخت این است که اگر در یک رابطه موفق باشید، چه ازدواج کرده باشید چه نکرده باشید، می توانید با ایجاد چند رفتار جدید و تغییرات کوچک در رابطه تان آن را برای همیشه همانطور حفظ کنید یا حتی آنرا بهتر هم بکنید. بااینکه خیلی متخصصین می گویند باید روی درست کردن اشکالات رابطه متمرکز شوید، تحقیق من ثابت کرد که اضافه کردن رفتارهای مثبت به رابطه تاثیر بسیار بیشتر بر خوشنودی زوج ها دارد. در زیر به ۱۰ راه برای عمیق تر کردن رابطه تان برای خوشنودی و رضایت بیشتر اشاره می کنیم.

 

۱- خاص بودن طرف مقابلتان را قبول کنید.
همه ما در لحظه هایی آرزو می کردیم طرف مقابلمان لاغرتر، پولدارتر، رمانتیک تر یا خیلی چیزهای دیگر بود. نگاهی به انتظاراتتان بیندازید و ببینید تا چه حد واقعبینانه هستند. انتظارات غیرواقعبینانه فقط منجر به خسته شدن شما از رابطه می شوند که یکی از مهمترین دلایل از بین رفتن رابطه هاست.

۲- هر از گاهی مهربان شوید.

اعمال و رفتارهای خیلی کوچک که نشان دهد، “من به تو فکر می کنم” برای حفظ رابطه لازم است. مثلاً همین که مرد ماشین همسرش را ببرد و بنزین به آن بزند، همین که زن یک فنجان چای خوب برای شوهرش درست کند و کنار تختش ببرد، گرفتن دست ها، ایمیل های عاشقانه در وسط روز همه و همه راه هایی بسیار ساده برای ابراز محبت هستند. تحقیقات نشان می دهد که جمع شدن رفتارهای کوچک مکرر تاثیر بزرگتری بر خوشبختی روابط زوج ها دارد تا رفتارهای بزرگ هر از گاهی.


۳- ۱۰ دقیقه در روز را به برقراری ارتباط اختصاص دهید.

بیشتر زوج ها فکر می کنند که همیشه با هم در تماس هستند اما واقعاً چه مقدار زمان را به عمیق تر کردن درکتان از طرف مقابل اختصاص می دهید؟ زوج های خوشبخت در تحقیق من بیشتر اوقات با هم حرف می زنند اما نه درمورد رابطه شان، درمورد مسائل خودشان و فکر می کردند که در چهار زمینه شناخت خوبی از طرف مقابلشان داشتند: دوستان، محرک های استرس زا، آرزوها و رویاها، و ارزش ها. ۱۰ دقیقه در روز را اختصاص دهید که با همسرتان درمورد چیزی جز کار، خانواده، مسائل خانه یا رابطه تان حرف بزنید. این تغییر کوچک روح و زندگی تازه ای به رابطه تان می دهد.


۴- هر هفته عاشق شوید

.
قرارملاقات های ناگهانی فوق العاده هستند اما واقعیت این است که ما آنقدر مشغول کار و زندگی هستیم که معمولاً وقتی کمی برای عشقمان می گذاریم. با یک قرارملاقات در هفته برای خوردن شام بیرون، رفتن به سینما، گالری های هنری، یا هر چیز دیگری عشق و رابطه تان را همیشه سالم نگه دارید.
یک نکته برای آقایون: تحقیقات نشان می دهد که خانم ها وقتی خارج از خانه و دور از بچه ها و مسائل خانه داری باشند، مهربان تر و پرحرارت تر می شوند و علاقه شان هم خیلی قوی تر می شود. با اجاره یک شب در یک هتل و سپردن بچه های به یکی از افراد فامیل ببینید که چه اتفاقی می افتد.

۵- با هم و در کنار هم تغییر کنید و رشد کنید.
رابطه عشقی شما یک موجود زنده است که برای رشد و پیشرفت نیاز به غذا دارد. بهترین راه برای غذا دادن به آن ایجاد تغییر در آن است. ایجاد تغییر در رابطه نشان داده است که یکی از مهمترین عناصر در خوشبختی زوج ها می باشد. این تغییرات می توانند کوچک باشند اما باید آنقدر بزرگ باشند که طرفتان متوجه آن شود.
جایتان را با هم عوض کنید: اگر همیشه مرد برای شام در یک رستوران جا رزرو می کند، اجازه بدهید یکبار خانم اینکار را بکند. یا برنامه هایتان را قطع کنید: وسط کار یک کار جالب با هم انجام بدهید، مثلاً به یک گالری یا موزه که نزدیکتان است بروید. یا یک چیز جدید را امتحان کنید: با هم به کلاس های مختلف بروید.


۶- دوستان و خانواده هم را بهتر بشناسید.



تحقیق من نشان داد که بخصوص مردها وقتی همسرشان رابطه خوبی با خانواده او دارد شادتر هستند. همچنین زوج هایی که دوستان هم را می پذیرند و برای شناختن آنها تلاش می کنند خوشبخت تر هستند تا زوج هایی که دوستان و زندگی خانوادگی جداگانه دارند.

۷- مراقبت و حمایت کنید.
یکی از سه چیزی که زوج ها برای موفقیت در رابطه شان به آن نیاز دارند حمایت است (آن دوتای دیگر اطمینان آفرینی و صمیمیت می باشد). زوج های خوشبخت در تحقیق من متفقاً گفتند که داشتن همسری که پشتیبان آنها باشد یکی از مهمترین جنبه های رابطه شان است. خیلی وقت ها مردها دوست دارند حمایت مادی کنند و زن های بیشتر به سمت حمایت عاطفی گرایش دارند. ببینید همسرتان به چه کمک و پشتیبانی نیاز دارد و بعد آنرا به او عرضه کنید.

۸- بخندید.
خنده یک تمرین معنوی است. در ازدواج خنده بعنوان یک داروی خوشبختی عمل می کند. برای جلوگیری از یکنواخت شدن رابطه باید بتوانید بین جنبه های منطقی رابطه تان با جنبه های تفریحی آن تعادل ایجاد کنید. بله برای منظم بودن زندگی و امنیت رابطه تان باید کارهای خاصی انجام دهید اما هیچوقت شوخی و تفریح را فراموش نکنید. بد نیست گاهی برای همسرتان بچگانه رفتار کنید، یا در کنار هم یک فیلم خنده دار نگاه کنید.

۹- اجازه بدهید آنرا به قدرت بالاتر بسپاریم.
وقتی با هم اختلاف دارید گاهی اوقات بهتر است که آنرا رها کنید و اجاز بدهید روزگار خودش آنرا حل کند. به جای عصبانی شدن سعی کنید از چیزهای کوچک گذشت کنید. مشاجره و اختلاف در هر رابطه ای پیش می آید. یادتان باشد که اختلاف دلیل عدم موفقیت روابط نیست اما طریقه برخورد شما با آن است که استرس را وارد رابطه تان می کند. باید ببینید چه مسائلی اهمیت بیشتری دارند و به آنها بپردازید و مسائل کوچکتر را فراموش کنید.


۱۰- راهی سالم برای ارتباط پیدا کنید.

همه زوج های خوشبخت در تحقیق من می گفتند داشتن مهارت های ارتباطی قوی یکی از عوامل موثر در ماندن آنها کنار همدیگر بوده است. این یعنی نه تنها از همسرتان بپرسید که به چه چیز نیاز دارد بلکه نیازهای خودتان را هم با او در میان بگذارید. این یعنی مرتب ببینید که چه عوامل استرس زایی وارد زندگی همسرتان شده است تا به برطرف کردن آنها کمک کنید. این یعنی با جنگ و دعوا با هم بحث نکنید، طوری بحث کنید که احترام بینتان خدشه دار نشود و اثاثیه خانه تان هم سالم بماند!

برگرفته از سایت مردمان

زیبا شو دات کام

این مطلب را به اشتراک بگذارید:

دو شنبه 14 آذر 1390برچسب:, :: 17:30 ::  نويسنده : عبدولله

مقابله با عادت شکستن قولنج

در صورتی که عادت دارید از مفاصل خود صدا درآورید، سعی کنید با مشغول کردن خود به کارهای دیگر، این عادت را از خود دور کنید. اگر شش ماه این عمل را انجام ندهید، برای همیشه راحت خواهید شد.   با برنامه‌های منظم ورزشی و ورزش‌های کششی کم کم قدرت عضلات و انعطاف ‌پذیری مفاصل افزایش می‌یابد و تدریجا احساس شکستگی قولنج از بین می‌رود.   اگر پس از فعالیت‌های ورزشی احساس می‌کنید به شکستن قولنج نیاز دارید، نشان دهنده این است که ورزش را به طور صحیح انجام نمی‌دهید و پس از آن دچار گرفتگی عضلات شده و یا احساس قولنج می‌کنید.

۱- قبل از ورزش سنگین، با حرکات ورزشی سبک خود را گرم کنید

۲- پس از ورزش، با حرکات کششی و سبک خود را سرد کنید

۳- هنگام ورزش نگذارید بدن شما خشک شود و مرتب آب بنوشید – هنگام ورزش ممکن است اختلال الکترولیت در بدن ایجاد شود؛ بنابراین با نوشیدن مایعات مناسب محتوی مواد معدنی از این پدیده جلوگیری کنید

۴- متناسب با نوع ورزش، کالری مورد نیاز خود را تامین نمایید

۵- در صورتی که ورزش حرفه‌ ای انجام می‌دهید، در زمان‌های مناسب از ماساژورهای مطلع و به طور علمی استفاده کنید. فیزیوتراپی نیز می‌تواند کمک‌ کننده باشد. باید توجه داشت که صدای مفصل همیشه ناشی از شکستن قولنج نیست و بعضی از مفاصل ما حین انجام بعضی حرکات یا هنگام راه رفتن صدا می‌دهند. اگر صدا با درد همراه نباشد، معمولا چیز مهمی نیست و در دوره ای از زندگی وجود دارد و خود به خود از بین می‌رود؛ ولی اگر ماندگار بود و باعث ناراحتی شد و یا درد داشت، باید به پزشک ارتوپد مراجعه کرد؛ زیرا ممکن است علت آن عوامل مختلفی مانند ساییده شدن نسوج نرم اطراف مفصل روی برجستگی‌های استخوانی، ضایعات منیسک، ضایعات غضروفی و یا رباط‌ها‌ی اطراف مفصل باشد.

نکته دیگر اینکه، مفهوم قولنج در علم پزشکی قدیم با امروز فرق می‌کند. در قدیم هر عضوی از اعضای بدن قولنج مخصوص خود را داشت؛ مثل قولنج کبد که باعث دردهای شدید سمت راست شکم می‌شود، قولنج کلیه که به صورت دردهای شدید و متناوب ناحیه کلیه با انتشار به ناحیه زیر شکم خود را نشان می‌دهد و قولنج روده که باعث دردهای متناوب و ناراحت‌‌ کننده شکم می‌‌گردد؛ اما امروزه مشخص شده که تمامی این موارد به دلیل اسپاسم‌های متناوب عضلات صاف در عضو مربوطه است.

ممکن است شما هم جزء کسانی باشید که با کشش انگشتان دست خود باعث ایجاد صدایی در آن می‌شوید. آیا از خود پرسیده‌اید علت این صدا چیست؟ داخل مفصل، مایعی وجود دارد که به حرکت آسان‌ تر استخوان‌های مجاور یکدیگر کمک می کند. در این مایع، غیر از مواد مختلف، گازهای گوناگونی نیز وجود دارند. افزایش حجم مفصل که با کشش انگشت ایجاد می‌شود، فشار داخل مفصل را کاهش داده و یک حالت مکش و خلاً در آن ایجاد می‌کند. کاهش فشار و حالت مکش باعث می‌شوند که گاز‌های محلول در مایع مفصل به صورت حباب در‌آیند و ترکیدن این حباب‌ها باعث ایجاد صدا و آرامش شخص می‌شود و کم کم این مساله به صورت عادت در می‌آید. این حالت در مفاصل دیگر بدن نیز با درجات کمتری می‌تواند ایجاد گردد. شخص با  ایجاد حداکثر دامنه حرکت در مفصل موجب کشش آن مفصل شده و پس از ترکیدن حباب‌های‌ گاز راحت می‌شود و چون حل شدن گازها نیاز به زمان دارد، به همین دلیل در صورت تکرار این کار، تا مدتی هیچ صدایی از مفصل شنیده نمی‌شود. به این کار در اصطلاح شکستگی قولنج می‌گویند که یا خود شخص موفق می‌شود قولنج را بشکند و یا شخص دیگری آن را انجام می‌دهد.

هنوز ثابت نشده که آیا صدا در آوردن از مفاصل موجب آسیب جدی به آنها می‌شود یا خیر، ولی می‌توان گفت با گذشت زمان و تکرار این عادت، بافت‌های نرم اطراف مفصل آسیب می‌بینند و روی دامنه حرکتی مفصل اثر می‌گذارند. حرکت دادن ناگهانی گردن یا ستون فقرات و به‌خصوص فشار روی مهره‌ها و یا حرکت ناگهانی گردن توسط شخصی دیگر برای به اصطلاح شکستن قولنج، گذشته از آسیب شدیدی که می‌تواند به مفاصل مهره‌ها بزند، ممکن است باعث گرفتگی و اسپاسم شدید و دردناک عضلات اطراف شود که درمان خاص خود را نیاز خواهد داشت. اگر این امر به صورت عادت درآید، مهره‌ها به تدریج ساییده می شوند.

سپاس از دکتر محسن توکلی

زیبــا شــو دات کام

دو شنبه 14 آذر 1390برچسب:, :: 17:29 ::  نويسنده : عبدولله

شادی همین جاست!

شادکامی، حالتی است که با آن احساس خرسندی، رضایت، عشق و لذت به انسان دست می‌دهد. شادی و خوشبختی از ابعاد مختلف (بیولوژیکی، روانی، مذهبی، روانشناسی و فلسفی) تعاریف خاص خود را دارد. برخی روانشناسان، از الگوهای تئوری برای توصیف شادی بهره گرفته‌اند و در نهایت به این نتیجه رسیده‌اند که شادی مجموعه‌ای از افکار و افعال مثبت است.

براساس این تعریف سه نوع شادی داریم: لذت و خوشی، کاری و مفهومی. برخی دیگر شادی را با داشتن زندگی خوب و راحت یا ترقی کردن یکی می‌دانند. اما مغز انسان چه ویژگی‌ها و مشخصات خاصی دارد که به ما توانایی تشخیص حالت مثبت و منفی ذهن را می‌دهد و این ویژگی‌ها چگونه توان زندگی را در انسان‌ها تقویت می‌کنند؟ برخی از پژوهشگران و روانشناسان می‌گویند ۵۰ درصد از شادی هرکس بستگی به ژن او دارد. آنها این نتیجه را با مطالعه و بررسی دوقلوهایی به دست آوردند که در خانواده‌های جدا از هم زندگی کرده و بزرگ شده‌اند. ۱۵-۱۰ درصد از شادی نیز وابسته به شرایط متفاوت زندگی، مثل موقعیت اجتماعی و اقتصادی، وضعیت زناشویی، سلامتی، تمکن مالی و برخی عوامل دیگر است و حدود ۴۰ درصد مربوط به عوامل نامعلوم مانند نتایج اعمال و رفتار انسان‌هاست که موجب شادی یا ناراحتی آنها می‌شود.

البته اعمال و رفتارها در افراد مختلف، نتایج و اثرات متفاوتی دارد. گروهی نیز شادی را فقط در داشتن احساس خوب روانی توصیف می‌کنند؛ مثل اعتماد به نفس، هدفمند بودن، مهربانی و حس انسان دوستی. برای شاد بودن بهانه زیادی لازم نیست. کودکان با چیزهای کوچک شاد می‌شوند، ولی ما بزرگ‌ترها زندگی را اغلب سخت‌تر از آنچه هست می‌نگریم. کودکان در لحظه حال زندگی می‌کنند و به همین دلیل از این لحظات لذت بیشتری می‌برند؛ ولی ما بزرگ‌ ترها با فکر کردن و نگران شدن امکان شادی را از خود می‌گیریم. به مشکلات گذشته و تلخی‌هایش می‌اندیشیم و نگران آینده هستیم و همچنان لذت‌ها و شادی‌های خود را به تعویق می‌اندازیم.

ما مرتب در حل نقشه کشیدن برای آینده و داشتن یک زندگی شاد هستیم و زمان حال را به راحتی تباه می‌کنیم. برای شاد بودن و خوشبخت شدن چشم به راه آینده‌ایم و در نتیجه هرگز خوشبخت نمی‌شویم. اغلب مردم تقریبا به همان اندازه‌ای شاد هستند که انتظارش را دارند. اما شاد بودن همیشه آسان نیست. شاد بودن یکی از بزرگ‌ترین مبارزات ما در صحنه زندگی است و گاه می‌توانیم تمام پافشاری‌ها، انضباط فردی و تصمیماتی را که برای خود گرفته‌ایم مخدوش کنیم. از آنجا که انسان خود افکارش را انتخاب می‌کند، میزان شادی خود را هم تعیین می‌کند. برای شاد بودن باید روی افکار شاد تمرکز کرد؛ در حالی که اغلب ما برعکس عمل می‌کنیم. از کنار چیزهای خوب و مثبت راحت رد می‌شویم، اما چیزهای بد تا مدت‌ها ذهن ما را مشغول می‌کنند.

برای شاد بودن باید در جستجوی زیبایی‌ها و خوبی‌ها بود. جهان بازتابی است از خود ما. وقتی عشق می‌ورزیم، تمام جهان به نظر فوق‌العاده می‌آید؛ پس باید دید خود را تغییر دهیم تا بتوانیم بهتر و شادتر زندگی کنیم. عشق ورزیدن یکی از عوامل اساسی شاد زیستن است. شاد زیستن یعنی عشق ورزیدن به لحظه لحظه زندگی. بین شادی و زندگی رابطه‌ای مستقیم وجود دارد. کسی که شاد است،امیدواری، تفکر مثبت و منطقی در زندگی دارد و دیگران نسبت به او احساس مثبت دارند.

وقتی آدمی نیازهایش برآورده می‌شود و به چیزهای مورد علاقه‌اش دست می‌یابد، احساس و هیجانی در او پدید می‌آید که از آن به شادی و نشاط تعبیر می‌شود. شادی، زندگی را خوشایند می‌سازد و برای پرداختن به فعالیت‌های اجتماعی اشتیاق ایجاد می‌کند. مثبت‌اندیشی، شادی آفرین است. مثبت‌اندیشان به نتایج مثبت می‌رسند. احساسات مثبت، افکار مثبت می‌آفریند. خوشبینی نسبت به حال و آینده، شادی آفرین است؛ در حالی که بدبینی و بدگمانی، رنج به همراه دارد.
اصول اولیه شاد بودن:
تغذیه سالم: پروتئین‌ها، کربوهیدرات‌ها و عناصر شیمیایی حیاتی، مواد معدنی و فیبرها، نه تنها وضع جسمانی و سلامتی را بهبود می‌بخشند، بلکه تاثیر زیادی در روحیه و شادی ما دارند.
ورزش کردن: برای شاد بودن باید بدنی سالم داشت. انسان وقتی از شادی لذت می‌برد که جسم سالمی داشته باشد.
تنفس صحیح: درست نفس کشیدن و در هوای پاک تنفس کردن انرژی بدن را افزایش می‌دهد و اکسیژن بیشتری به سلول‌ها می‌رساند. سلول‌ها که کوچک‌ترین عنصر بدن ما هستند، با دریافت انرژی بیشتر شاداب می‌شوند.
خواب کافی: خواب برای رفع خستگی، تجدید قوا و کسب انرژی امری حیاتی است. شادی موجب عمر طولانی، سلامتی، بهبود و کارکرد بهتر می‌شود. روانشناسان به رابطه میزان شادی افراد با مجموعه‌ای از عوامل مثل سن، جنس، وضعیت تأهل، مذهب، سلامتی، درآمد و بیکاری و… پرداخته و دریافته‌اند که ارتباط محکمی بین شادی و این عوامل وجود دارد.
بخشش و گذشت: تا به حال چقدر این کلمه را شنیده‌اید یا به خود گفته‌اید؟ و چقدر از آن تاثیر گرفته‌اید؟
بدی‌ها را ببخشید و آنها را فراموش کنید. اگر نتوانید فراموش کنید، هرگز طعم بخشش را نخواهید چشید. در واقع آنهایی که می‌بخشند و فراموش می‌کنند، پیروز نهایی هستند. آنهایی که بدترین زشتی‌ها را می‌بخشند، آموخته‌اند که از قدرت‌شان به هنگام بخشش استفاده کنند. بخشیدن و فراموش کردن بدی‌ها و تلخی‌ها از مهم‌ترین عوامل شادی‌‌آفرین در زندگی هستند. انتقام‌جویی و کینه‌ توزی نسبت به آنهایی که به ما بدی کرده‌اند، ما را در یک کشمکش خطرناک فکری و روانی قرار می‌دهد.

در پایان اینکه، افراط و تفریط در غم و شادی نشان‌ دهنده نوعی بیماری روحی است و باید در هر دو مورد تعادل داشت. اغلب مردم به همان اندازه شاد هستند که انتظارش را دارند. در واقع آنچه در زندگی برای ما رخ می‌دهد، به طور صد درصد تعیین‌ کننده شادی نیست، بلکه ملاک بیشتر نوع واکنش ما نسبت به آن رخدادهاست. نباید برای شاد بودن شرط تعیین کرد. راز واقعی شادی این است که از تمام لحظات زندگی لذت ببریم و لحظه‌های شاد را شکار کنیم. هنر این است که انسان در اوج درگیری‌ها، سختی‌ها و مشکلات بتواند احساس شادی کند. آنان که در جستجوی شادمانی هستند، هرگز آن را نمی‌یابند و به یاد داشته باشیم که:
وقتی شادی را برای خودتان می‌خواهید، همیشه از شما می‌گریزد، ولی اگر شادی را برای دیگران بخواهید، خودتان آن را خواهید یافت.

زیبــا شــو دات کام

دو شنبه 14 آذر 1390برچسب:, :: 17:28 ::  نويسنده : عبدولله

شکوه زندگی در لحظه حال

زندگی سریع تر از آن چه تصور کنید می گذرد بیایید طوری زندگی کنیم تا هر گز افسوس نخوریم که: نفهمیدم عمرم چطور گذشت.
زندگی کردن در لحظه به معنی آن است که به گذشته فکر نکنیم و نگران آینده نباشیم. البته، این مساله به این معنی نیست که در زندگی اهدافمان را مشخص نکرده و یا خود را برای آینده آماده نکنیم. باید از گذشته پند گرفته و برای آینده برنامه و هدف مشخصی تعیین کنیم و در عین حال از زندگی کنونی خود نیز لذت ببریم. افرادی که در لحظه زندگی می کنند روابط عمومی بالاتری داشته و دوستان بهتر و بیشتری دارند، کمتر گرفتار استرس و فشار خون بالا می شوند و هنگام بیماری بهتر از سایرین با بیماری به خصوص بیماری های جدی مانند سرطان دست و پنجه نرم می کنند.

تمرکز و زندگی در لحظه، خطر ابتلا به بیماری های قلبی را کاهش می دهد چراکه این بیماری ها در بسیاری از موارد ریشه در ناراحتی های روحی دارند و افرادی که در لحظه زندگی می کنند کمتر نگران آینده بوده و بیهوده خود را برای گذشته و اتفاقات ناگوار آن آزار نمی دهند و اتفاقات رخ داده را راحت تر می پذیرند. این افراد شادترند و در زندگی احساس امنیت و آرامش می کنند. اعتماد به نفس بالایی داشته و اشتباهات خود را با دید منطقی می پذیرند، زندگی را ساده گرفته و روزها را بدون وسواس می گذرانند. همچنین افرادی که در لحظه زندگی می کنند در ارتباطات به خصوص زندگی زناشویی خود موفق تر هستند و روابط رضایت بخشی را با همسر خود تجربه می کنند.

زندگی سریع تر از آن چه تصور کنید می گذرد بیایید طوری زندگی کنیم تا هر گز افسوس نخوریم که: نفهمیدم عمرم چطور گذشت.

در زیر برای شروع، چند تمرین ساده آمده که امیدواریم در آغاز این مسیر شما را یاری دهند.

اگر می خواهید در لحظه زندگی کنید باید به گونه ای فکر کنید که انگار هیچ آینده ای وجود ندارد و این روش زندگی به تمرین بسیار نیاز دارد اما در نهایت شما را به یک زندگی رضایت بخش می رساند. برای این کار باید زیبایی های هر روز و تمام لحظه های زندگی را درک کنید. این زندگی شماست و فقط برای یک مرتبه به شما هدیه داده شده، پس زندگی کنید.

مهم نیست چه می کنید، فقط سعی کنید هر طور که شده در اطرافتان زیبایی ها را پیدا کنید. مثلا از زیبایی پلی که هر روز هنگام رفتن به محل کار یا مدرسه از روی آن می گذرید، دیدن طلوع و غروب آفتاب یا یک گل تازه روییده و هر موضوع کوچک و بزرگ دیگری لذت ببرید. درک چنین زیبایی های کوچکی به زندگی شما زیبایی، شادی و هیجان می آورد حتی اگر به شدت گرفتار روزمرگی وکسالت کشده باشید. از آفریننده این همه زیبایی های کوچک و بزرک سپاسگزار باشید.

به رفتار کودکان دقت کنید آنها الگوی مناسبی در زندگی هستند. کودکان در لحظه زندگی می کنند و هرگز نگران فردا نبوده و افسوس گذشته را نمی خورند. کودکان به خوبی می دانند چگونه از زندگی لذت ببرند.

بر آن چه انجام می دهید تمرکز کنید. هنگام پیاده روی، مرتبک ردن منزل و حتی انجام محاسبات پیچیده شرکت چه احساسی دارید؟ به چه چیزی فکر می کنید؟ بدون شک هنگام انجام کارهای مختلف ذهن شما سرشار از افکار و احساسات مختلف می شود، تمام آنها را دور بریزید. فقط به همین لحظه فکر کنید نه گذشته و نه آینده، فقط حال. باید طوری زندگی کرده و از لحظه لذت ببرید که انگار این آخری باری است که می توانید بچشید، ببویید، ببینید، بشنوید و لمس کنید در این صورت سعی می کنید با تمام وجودتان از آن چه که دارید لذت برده و اجازه نمی دهید لحظه ای از زندگیتان به هدر برود. لحظه حال گران بهاترین دارایی شماست.

هر روز صبح پس از بیدار شدن از خواب لبخند بزنید. با یک لبخنده ساده روزی پر از انرپی و شادابی به خود هدیه می دهید. هرگز وقت بیدار شدن از صدای زنگ ساعت عصبانی نشده و اجازه ندهید روزتان با اخم و ناراحتی آغاز شود. روان شناسان دریافته اند حالت چهره و صورت تاثیر مستقیمی روی احساسات دارد. اگر لبخندتان واقعی باشد، شادی واقعی نیز به سراغتان می آید و لبخند واقعی در تمام اجزای صورت شما دیده می شود نه فقط لب ها.

از هر فرصتی برای مهربانی کردن استفاده کنید. هدیه دادن، بخشیدن مبلغ اندکی به نیازمندان، کمک به یک نابینا در عبور از خیابان و هر عمل کوچک یا بزرگ دیگری، در کل نفس عمل مهم است نه ظاهر آن. هر روز و هر لحظه به هوش باشید تا از هر فرصتی برای کمک به دیگران استفاده کرده و دنیا را به مکان بهتری تبدیل کنید. کوچک ترین کارها حتی اگر قدردانی کردن از دیگری باشد لذت و خوشی را وارد زندگیتان می کند.

احساسات مثبت خود را پنهان نکنید، با دوستان و خانواده تان از احساسات واقعی و عشقتان نسبت به آنها سخن بگویید. ابراز احساس را به فردا موکول نکنید شاید فردایی وجود نداشته باشد.

برای هر کاری همان لحظه برنامه ریزی کنید، مثلا برای تعطیلات آخر هفته همان روز تصمیم بگیرید روزتان را چگونه بگذرانید. سعی کنید تا حد ممکن به دعوت ها پاسخ مثبت بدهید.

ساعت نبندید.
فعالیت هایی که توجه شما به زمان حال را کم می کنند کاهش دهید. کدام یک از کارهایی که در طول روز انجام می دهید موجب می شوند به زمان حال توجه نکنید؟ اکثر افراد هنگام تماشای تلویزیون ناخودآگاه به گذشته و خاطراتشان فرو می روند. رویابافی و غرق شدن در یک فیلم یا کتاب اصلا بد نیست اما به معنی زندگی در زمانی است که وجود ندارد و به نوعی فرار از واقعیت است. گذشته و آینده را رها کرده و کاری کنید که به شما انگیزه حرکت داده و موجب شود از زندگی در لحظه کنونی لذت ببرید. باغبانی، فعالیت های فیزیکی و کارهای هنری ازجمله فعالیت هایی هستند که به تمرکز حواس کمک کرده و موجب می شوند بتوانید بر لحظه تمرکز کرده و در حال زندگی کنید.

برای آن چه هم اکنون دارید خوشحال و سپاسگزار باشید. هر گاه متوجه شدید غرق در آرزوی داشتن آن چه هم اکنون ندارید، شده اید فورا بابت آن چه که دارید شکرگزاری کنید. این کار شما را به لحظه حال بازمی گرداند. لیستی از تمام مواردی که باید به خاطر آنها سپاسگزار باشید تهیه کنید حتی برای مواردی که کمتر کسی به خاطر آنها شکرگزاری می کند مانند این که زنده هستید و می توانید نفس بکشید. اگر بیاموزید برای آن چه هم اکنون دارید شکرگزاری نکید کم کم از زندگی فعلی خود حتی در شرایط کسالت آور نیز لذت می برید و دیگر آرزو نمی کنید جای شخص دیگری بوده یا در مکان و زمان دیگری زندگی کنید.

در یک زمان به یک کار مشغول باشید. هرگز چند کار را با هم انجام ندهید بلکه در یک زمان فقط یک کار را انجام دهید. همین طور وقتی ظرف ها را می شویید، تلویزیون تماشا می کنید، رانندگی می کنید. سعی نکنید در حین رانندگی غذا هم بخورید و همزمان با تلفن نیز صحبت کنید.

کارها را به آرامی و با تامل انجام دهید. کارها را بی توجه و عجولانه انجام ندهید، برای کارها وقت بگذارید. حتی ساده ترین کارها را با آرامش، دقت و تامل انجام دهید. این روش نیاز به تمرین دارد اما کم کم می آموزید این گونه عمل کنید و هنگامن انجام کارها تمرکز داشته باشید.

حجم کارها را کم کنید. اگر تعداد کارها را کمتر کنید دیگر نیازی به عجله نمی بینید و می توانید یک کار را با تمرکز انجام داده و به درستی به پایان برسانید. اگر روزتان را با کارهای مختلف پر کنید مجبور می شوید به سرعت از هر کار گذشته و سراغ دیگری بروید و در این صورت فرصتی باقی نمی ماند که روی کارها فکر کنید. درست است که کارهای زیادی دارید اما اگر بخواهید می توانید. برنامه ریزی کنید. از مهم ترین کارها شروع کنید و کارهای بی اهمیت را از برنامه حذف کنید.

بین کارها زمان استراحت بگذارید. اگر بخواهید بلافاصله پس از یک کار سراغ دیگری بروید هم خسته می شوید و هم در حین انجام یک کار استرس می گیرید اما اگر فرصتی برای استراحت در برنامه ها بگذارید می توانید پس از اتمام یک کار آرامش را به خود بازگردانده و با انرژی سراغ بعدی بروید.

روزی ۵ دقیقه هیچ کاری نکنید. هر روز حداقل ۵ دقیقه در سکوت بنشینید، روی تنفس خود تمرکز کنید، به طبیعت یا رویاهایتان فکر کنید.

نگرانی ها را برای آینده کنار بگذارید و فقط به اکنون فکر کنید. سعی کنید خوب از افکار خود آگاه شوید. آیا شما از آن دسته افرادی هستید که دایما به فکر آینده یا نگران آن هستند؟ سعی کنید این افکار را شناسایی کرده و بعد به محض این که متوجه آنها شدید متوقفشان کنید و خود را به لحظه کنونی بازگردانید. فقط به این فکر کنید که الان چه می کنید؟ از آن چه که در لحظه کنونی انجام می دهید لذت ببرید.

وقتی با کسی صحبت می کنید به او توجه کنید. برای همه ما بارها پیش آمده که با کسی در حال صحبت هستیم اما فکرمان جای دیگری است و یا به این فکر می کنیم که بعد از اتمام صحبت های او چه می خواهیم بگوییم. این کار خود نوعی زندگی در آینده است، به آن چه که گوینده می گوید با دقت گوش کنید.

به آرامی غذا بخورید. با عجله و سریع غذا خوردن چه لذتی دارد؟ فقط موجب پرخوری، دل درد و یا پریدن غذا در گلو می شود. هر لقمه را خوب بجوید و سعی کنید طعم غذا را با تمام وجودتان احساس کنید. این کار به کاهش وزن شما نیز کمک می کند.

به آرامی زندگی کنید. آرام غذا خوردن لذت آن را بیشتر می کند و موجب می شود طعم واقعی آن را بچشیم این کار در همه موارد نتیجه مشابهی در بر دارد. عجله را کنار بگذارید و آرامش را به زندگی خود بازگردانید تا طعم واقعی آن را بچشید، از لحظه لحظه زندگی استفاده کنید.

از مرتب کردن منزل و آشپزی لذت ببرید. بیشتر افراد آشپزی و کارهای خانه را دشوار یا کسل کننده می دانند، درحالی که این کارها فرصت بسیار خوبی برای تمرین تمرکز هستند. اگر از انجام کارهای روزمره و خانه داری خسته می شوید سعی کنید نگرش خود را نسبت به آنها تغییر دهید. هنگام آشپزی تمام حواس خود را معطوف آشپزی کنید و به آرامی و با تمرکز پیش بروید. تمرین کنید مطمئنا موفق می شوید با این کار تمام روز خود را تغییر می دهید. به جای این که روز را با خستگی ناشی از انجام این کار کسل کننده شروع کنید می توانید به خاطر انجام یک کار لذت بخش خوشحال بوده و انرژی خود را در طول روز بالا ببرید.

مجله موفقیت

زیبــا شــو دات کام

دو شنبه 14 آذر 1390برچسب:, :: 17:23 ::  نويسنده : عبدولله

۱۰ بـاور غلـط درباره رابـطه جنسی و زنـاشـویـی

  ارسال شده در تاریخ: ۱۰ آذر ۱۳۹۰ | ساعت ۷:۵۵ | کد خبر: | بازدید:
در نظر بسیاری از افراد یك رابطه زناشویی موفق ویژگی‌های خاصی دارد اما این ویژگی‌ها گاهی فقط باورهای نادرستی هستند كه تكیه به آنها می‌تواند باعث نارضایتی و حتی ناتوانی جنسی شود...
10 بـاور غلـط درباره رابـطه جنسی و زنـاشـویـی

شناخت این باورها به شما کمک می کند یک رابطه زناشویی موفق داشته باشید…


در یک رابطه زناشویی حتما باید دخول انجام شود. اصطلاح «رابطه جنسی کامل» این تصور را ایجاد می کند که رابطه زناشویی بدون دخول، ناکامل است. این تصور اشتباه است. برخی تصور می کنند دخول باعث رسیدن به

اوج لذت جنسی در زن می شود اما برای بسیاری از زنان دخول به تنهایی باعث رسیدن به ارگاسم نمی شود.

بدون نعوظ، رابطه زناشویی امکانپذیر نیست. بسیاری از افراد فکر می کنند در صورتی می توان یک رابطه زناشویی را آغاز کرد که نعوظ صورت گرفته باشد در حالی که نعوظ فقط بخشی از رابطه زناشویی است.

رابطه زناشویی کوتاه، ناامیدکننده است. برای یک رابطه زناشویی موفق حداکثر یا حداقل زمان تعریف نشده است. برخی افراد فقط زمان بین دخول تا انزال را درنظر می?گیرند و در صورت کوتاه بودن این فاصله می گویند مرد دچار انزال زودرس است در حالی که نوازش و بوسه نیز جزیی از رابطه زناشویی محسوب می شود. از سوی دیگر این مدت زمان صرف شده نیست که اهمیت دارد بلکه میزان رضایت زوجین از رابطه مهم است.

انزال به معنی اتمام رابطه زناشویی است. اگر فکر کنید که نعوظ و دخول اصلی ترین عمل ها در یک رابطه زناشویی هستند پس در نظر شما انزال نشانه پایان این رابطه است اما در حقیقت مرد بعد از انزال باید تلاش کند تا با روش های دیگر به همسرش کمک کند به اوج لذت جنسی برسد.

برای احساس رضایت از رابطه زناشویی، رسیدن به اوج لذت جنسی ضروری است. درست است که ارگاسم عامل رضایت و آرامش جنسی در افراد می شود اما نرسیدن به آن نشانه لذت نبردن یا ناموفق بودن رابطه نیست.

همسران باید همزمان به اوج لذت جنسی برسند. این باور بسیار غیرمنطقی است. زمان رسیدن به اوج هیجان جنسی معمولا در زنان و مردان یکسان نیست و هر دو نمی توانند در یک زمان به ارگاسم برسند گرچه تطابق دادن خود با دیگری در زمان رسیدن به اوج لذت جنسی اهمیت دارد.

در یک رابطه زناشویی مرد فاعل و زن مفعول است. معمولا برای زنان رسیدن به اوج لذت جنسی مرد مهم است و مرد نیز برای آنکه لذت ببرد از خود مایه می گذرد. درست آن است که هر یک برای لذت بردن خود تلاش کنند و از دیگری انتظار نداشته باشند که برای لذت بردن او تلاش کند، فراموش نکنید که هر کسی بهتر از دیگری بدنش را می شناسد و می تواند در رسیدن به اوج لذت جنسی به خود کمک کند.

نداشتن نعوظ در مردان به معنی آن است که همسر خود را نمی پسندند. این عقیده اشتباه است. همیشه بین نعوظ و لذت رابطه ای وجود ندارد. گاهی مردی همسرش را بسیار دوست دارد اما ممکن است به دلیل ناتوانی جنسی یا مشکلات دیگر توانایی نعوظ نداشته باشد.

یک زوج طبیعی باید هفته ای یک?بار رابطه زناشویی داشته باشند. میزان تمایل به برقراری رابطه زناشویی بین افراد مختلف متفاوت است و نمی توان گفت برقراری چه مقدار رابطه زناشویی در یک زمان معین نشانه طبیعی بودن همسران است.

طی یک رابطه زناشویی نباید با هم صحبت کرد. فکر کنید طرف مقابل بدون حرف زدن می داند شما از چه نوع حرکتی خوشتان می آید و چه کاری را نمی پسندید. گاهی بیان احساسات و خواسته ها هنگام رابطه زناشویی برای همسران لذت آور و تحریک کننده است و میزان رضایتمندی آنها را از رابطه زناشویی افزایش می دهد.

دو شنبه 14 آذر 1390برچسب:, :: 16:42 ::  نويسنده : عبدولله

قلبتان را بيشتر دوست بداريد PDF چاپ نامه الکترونیک
پزشکی
چهارشنبه ۰۹ آذر ۱۳۹۰ ساعت ۱۰:۵۵

سلامت قلبتان را دست‌كم نگيريد! اين عضو كوچك ولي حياتي چنان اهميتي دارد كه حتي اگر يك لحظه از كار بايستد يا كوچك‌ترين اختلالي در عملكردش به وجود آيد، عوارضي چنان ناگوار ايجاد مي‌كند كه 100 بار آرزو مي‌كنيد كاش از قبل به فكر اين روزها بوديد، اما افسوس‌خوردن فايده‌اي ندارد.

100860618300پس حالا كه قلبتان سالم است و مثل ساعت كار مي‌كند، بيشتر به فكرش باشيد. متاسفانه با وجود اطلاع‌رساني‌هاي فراوان در اين زمينه، مردم هنوز هم توصيه‌ها را جدي نمي‌گيرند و فكر مي‌كنند اين مشكلات فقط براي ديگران اتفاق مي‌افتد، اما اگر بدانيد بيماري‌هاي قلبي ـ عروقي اولين عامل مرگ و مير در كشور است و ميانگين سن ابتلا به اين بيماري‌ها كاهش يافته است، چگونه رفتار مي‌كنيد؟ همه اين‌ موارد در حالي است كه با رعايت نكاتي ساده و با تغيير شيوه زندگي، مي‌توان از بروز اين بيماري‌ها پيشگيري كرد.

دكتر رسول خوشخوي، متخصص قلب و عروق در گفت‌وگو با «جام‌جم» با تاكيد بر اين واقعيت كه سن ابتلا به بيماري‌هاي قلبي ـ عروقي كاهش يافته است، توضيح مي‌دهد: بخش اعظمي از بيماري‌هاي قلبي به بيماري‌هاي عروق كرونر مربوط مي‌شود و به همين دليل بهتر است درباره اين مشكلات و روش‌هاي پيشگيري از بروز آن اطلاعات بيشتري داشته باشيد.

وي مي‌افزايد: عروق كرونر، عروقي هستند كه خون را به عضلات و ماهيچه‌هاي قلب مي‌رسانند بنابراين اگر به هر دليلي در اين عروق انسدادي رخ دهد، موجب بروز بيماري‌هاي‌ خطرناكي مانند سكته قلبي مي‌شود.

عوامل خطرساز براي سلامت قلب

دكتر خوشخوي با اشاره به عوامل خطر و مواردي كه به انسداد عروق كرونري كمك مي‌كند، مي‌گويد: با وجود اين‌كه اين موارد كاملا شناخته‌شده هستند، اما متاسفانه هنوز هم برخي از مردم چندان توجهي به آنها ندارند. سيگار كشيدن، فشار خون بالا، مبتلابودن به بيماري ديابت، چاقي، عدم تحرك و استرس‌ فراوان همگي عواملي هستند كه مي‌توانند باعث انسداد عروق كرونري و در نتيجه بروز بيماري‌هاي قلبي شوند.

اين متخصص بيماري‌هاي قلب و عروق مي‌افزايد: متاسفانه در چند دهه اخير ميانگين سن ابتلا به بيماري‌هاي كرونري در كشور ما به حدود 42 ـ 40 سال رسيده ؛ در حالي كه در گذشته ميانگين سن ابتلا به اين بيماري‌ها بالاي 60 سال بود.

دكتر خوشخوي درباره علل متفاوتي كه باعث كاهش سن ابتلا به اين بيماري شده است، توضيح مي‌دهد: به نظر مي‌رسد سن شروع استعمال سيگار و دخانيات در كشور ما پايين آمده است و در دهه اخير مردم از سنين بسيار پايين شروع به سيگاركشيدن مي‌كنند.

به همين دليل زماني كه پس از گذشت چندين سال عوارض استعمال سيگار بروز مي‌كند، افراد هنوز سن كمي دارند.

به عنوان مثال تصور كنيد فردي كه از سن 15، 20 سالگي شروع به سيگاركشيدن مي‌كند، وقتي به 40 سالگي مي‌رسد با عوارض ناشي از آن روبه‌رو خواهد شد.

به گفته اين پزشك متخصص، سيگار كشيدن خانم‌ها نيز عامل ديگري است كه باعث شده ميزان ابتلاي آنها به بيماري‌هاي عروق كرونري در دهه اخير افزايش پيدا كند.

وي مي‌افزايد: كار و زندگي ماشيني اين دوره باعث كاهش فعاليت و تحرك مردم شده است. در حقيقت امروزه بيشتر كارها به صورت نشسته و پشت ميز‌ها انجام مي‌شود، علاوه بر اين رفت‌ و آمد با خودرو و مترو نيز عاملي ديگر براي كاهش تحرك افراد است. همين مسائل باعث مي‌شود چربي‌هاي مضر خون افزايش يافته و عوارض قلبي ـ عروقي ايجاد شود.

به گفته دكتر خوشخوي، مردم در اين دوران فرصت كمتري براي صرف غذا در خانه دارند و به همين دليل ترجيح مي‌دهند بيشتر از غذاهاي آماده‌ مانند فست‌فودها استفاده كنند.

در نتيجه با افزايش چربي خون، احتمال بروز اين بيماري‌ها نيز بيشتر مي‌شود. وي با اشاره به استرس‌هاي روحي و فكري خاطرنشان مي‌كند: با ماشيني‌شدن زندگي، استرس‌هاي روحي و فكري هم بسيار بيشتر از قبل شده است و در صورتي كه اين استرس‌ها به صورت مزمن روي فرد تاثير بگذارد مي‌تواند او را مستعد ابتلا به بيماري‌هاي عروق كرونر سازد. به گفته اين پزشك متخصص، شناخت عوامل خطرساز نقش مهمي در كاهش احتمال ابتلا به بيماري‌هاي قلبي و پيشگيري از بروز آن دارد. همچنين بايد توجه داشت به دليل هزينه زياد درمان بيماري‌هاي قلبي ـ عروقي، بهترين كار پيشگيري است.

علائم بيماري‌ را بشناسيد

شايد مهم‌ترين مساله براي افراد، شناخت علائم و نشانه‌هاي بيماري باشد. دكتر خوشخوي در اين ‌باره توضيح مي‌دهد: علائم بيماري‌هاي كرونري متفاوت است، ولي بيشترين نشانه‌هايي كه بيماران مبتلا به اين بيماري تجربه مي‌كنند تنگي نفس‌ حين انجام فعاليت، احساس فشار، سوزش يا درد در ناحيه قفسه سينه و پشت جناغ است.

به گفته اين متخصص قلب و عروق، احساس تپش قلب و ضعف زودرس نيز از ديگر علائم بيماري‌هاي قلبي است كه نياز به بررسي و پيگيري دارد.

وي با اشاره به اين كه دردها و نشانه‌هاي بيماري‌هاي قلبي با ساير بيماري‌ها تفاوت دارد، مي‌گويد: معمولا علائم بيماري‌هاي قلبي با فعاليت تشديد مي‌شود و با استراحت به نسبت بهبود مي‌يابد، اما نكته مهم اين است كه به محض مشاهده اين علائم بايد در اولين فرصت به متخصص قلب و عروق مراجعه كنيد تا با معاينات دقيق‌تر ماهيت درد شناخته شود.

دكتر خوشخوي با بيان اين كه مردم بايد عوامل خطر بيماري‌هاي قلبي را بشناسند، توضيح مي‌دهد: قطع مصرف سيگار و دخانيات، ورزش منظم، اجتناب از مصرف غذاهاي چرب و فست‌فودها، كنترل وزن و كم‌كردن استرس‌ها در كاهش احتمال ابتلا به بيماري‌هاي قلبي ـ عروقي و بيماري‌هاي كرونري موثر است.

نيلوفر اسعدي بيگي/جام جم

دو شنبه 14 آذر 1390برچسب:, :: 16:41 ::  نويسنده : عبدولله
داستان امشب | رنگ ارغوانی یا بنفش ملایم؟

او مرا گریان در بیمارستان دید.ریچارد در حالی که می دانست هر دوی ما بهانه ای برای گریه کردن داریم از من پرسید:«موضوع چیه؟» 48  ساعت پیش دریافتم که یک غده ی سرطانی در سینه دارم که به غدد لنفاوی هم سرایت کرده و احتمال حمله به مغز هم می رود.هر دوی ما 32 ساله بودیم و سه فرزند خردسال داشتیم.

ریچارد مرا محکم گرفت و سعی کرد دلداری ام بدهد.همه ی دوستان و فامیل از این که زندگی آرامی داشتیم متعجب بودند.قبل از آن که بدانم به سرطان مبتلا شده ام،حضرت عیسی مایه ی آرامش و تسلی خاطر من بود.اکنون هم همینطور است.اما ریچارد فکر می کرد دقایقی را که بیرون از اتاق سپری کرده است،با واقعیت وحشتناکی مواجه شده و در هم شکسته ام.

همانطور که مرا محکم گرفته بود و دلداری ام می داد،گفت:«می دانم که فشار زیادی را تحمل کرده ای؟مگر نه سوز؟»

همانطور که گریه می کردم،آینه ای را که به تازگی در کشو یافته بودم مقابل صورتم گرفته و گفتم:«مسئله این نیست.»ریچارد کاملا متحیر شده بود.

نمی دانستم که این گونه خواهد شد.به گریه افتادم و با حیرت به واکنش خود در آینه خیره شدم.خودم را نشناختم.صورتم به طرز وحشتناکی متورم شده بود.پس از جراحی از درد در بستر ناله می کردم و دوستان خیر خواهم داروهایی را برای رهایی از آنچه درد می پنداشتند،برایم تجویز می کردند.متاسفانه به مرفین حساسیت داشتم و مانند یک سوسیس ورم کرده بودم.بتادین که برای جراحی استفاده شده بود،روی گردن و شانه هایم باقی مانده بود و هنوز نمی توانستم دوش بگیرم.از یک پهلویم لوله ای آویزان بود تا مایعات را از محل جراحی تخلیه کند.پانسمان محل جراحی برداشتن بخشی از سینه ام روی شانه چپ و قفسه ی سینه ام را پوشانده بود.موهای بلند و مواجم را در یک کلاه بزرگ مچاله کرده بودند.بیش از صد نفر طرف مدت 24 ساعت گذشته به دیدن من آمده بودند.آنچه آن ها دیده بودند یک موجود سفید و قهوه ای متورم،بدون آرایش با موهای مچاله شده در لباس زنانه ی طوسی رنگ بیمارستان بود.این موجود قرار بود من باشم.بر سر من چه آمده بود؟

ریچارد مرا بر روی بالش خواباند و از اتاق بیرون رفت.چند دقیقه بعد با یک بغل بطری های کوچک شامپو و نرم کننده که از چرخ دستی بیمارستان برداشته بود،بازگشت.از داخل کمد چند بالش آورد و یک صندلی را کنار دستشویی کشید.سوزن سرم را از دستم بیرون کشید و لوله ی متصل به پهلویم را داخل جیب پیراهنش گذاشت.سپس دستش را پایین برد و مرا به همراه پایه ی سرم و لوازم دیگر بلند کرد و به طرف دستشویی برد.مرا به آرامی ری پاهایش نشاند و سرم را روی دستشویی گرفت و آب گرم را از لابه لای موهایم سرازیر کرد.بطری های شامپو و نرم کننده را به نوبت روی موهایم خالی کرد تا موهای تاب دار و بلندم کاملا تمیز شدند.موهایم را در حوله پیچید و دوباره مرا همراه با تمام لوازم متصل به من بلند کرد و روی تخت خواباند.تمام این کارها را باکمال نرمی و لطافت انجام داد تا حتی یک بخیه هم باز نشود.

شوهرم که در تمام عمرش موهایش را با سشوار خشک نکرده بود،سشواری برداشت و موهایم را خشک کرد.در تمام مدت برای این که را سرگرم کند،فوت و فن زیبایی را به من می آموخت.سپس با توجه به تجاربی که از دیدن من در این دوازده سال آموخته بود،موهایم را آرایش کرد.از این که می دیدم او جدی تر از یک دانشجوی رشته زیبایی کار کرده و گاهی لب خود را می گیرد،می خندیدم.شانه و گردنم را با لیف و آب گرم تمیز کرد.مراقب بود تا به ناحیه ی عمل شده نزدیک نشود.سپس اندکی لوسیون به پوستم زد.

کیف لوازم آرایشم را برداشت و مشغول آرایش صورتم شد.خنده هایمان را هنگامی که سعی می کرد ریمل یا رژ گونه استفاده کند،هرگز فراموش نمی کنم.وقتی با دست های لرزان برس ریمل را به مژه هایم می کشید،چشم هایم را کاملا باز کرده و نفس را در سینه حبس کردم.برای پخش کردن رژگونه از دستمال استفاده کرد.در آخر هم دو رژلب را بالا گرفت و پرسید:«کدام یکی؟ارغوانی یا بنفش ملایم؟»همانند هنرمند نقاشی که روی بوم کار می کند،رژلب را روی لب هایم کشید سپس آینه ی کوچک را جلوی صورتم گرفت.

دوباره شبیه انسان شدم.کمی ورم داشتم اما احساس تمیزی می کردم.موهایم به ظرافت بر روی شانه هایم آویزان بود و خودم را شناختم.

ریچارد پرسید:«نظرت چیه؟»دوباره به گریه افتادم.اما این بار سپاسگذار بودم.ریچارد گفت:«نه عزیزم.کار گریم مرا خراب نکن.»ناگهان به خنده افتادم.

طی آن دوران سخت،من فقط 40 درصد شانس زندگی داشتم،آن هم برای پنج سال.این ماجرا هفت سال پیش اتفاق افتاده بود.به یاری خدا و همسر مهربانم توانستم همه ی لحظات را به خنده برگزار کنم.امسال می خواهم نوزدهمین سالگرد ازدواجمان را جشن بگیرم.فرزندانمان هم به سن نوجوانی رسیده اند.فکر می کنم ریچارد حتی عمق فاجعه را هم باطل و بی معنی می انگاشت.

تمام نعمت هایی که تا آن روز نادیده گرفته بودم،در آن فاجعه جلوه گر شدن _ حقیقت شیرین تماشای رشد کودکانم،سلامتی و آینده ام.ریچارد به یک محبت کوچک توانست وضعیت عادی را به وجود من بازگرداند.آن لحظه برای من یکی از دوست داشتنی ترین لحظات زندگی مشترک است.

  تی.سوزان الر

 برگرفته از کتاب سوپ جوجه برای روح زن و شوهرها_انتشارات:موسسه فرهنگی هنری نقش سیمرغ



خواص هویج

هویج یک سبزی مغذی با ۸۶ درصد آب است که در تمام فصول می توان آن را پیدا کرد. تحقیقات جدید نشان داده نه تنها ریشه هویج بلکه برگ های آن نیز از ویتامینهای مغذی فراوانی برخوردارند.

هویج سرشار از ویتامین کاروتن است بطوریکه میزان آن در هویج ۱۰ الی ۱۵ برابر پرتقال است. کاروتن در بدن تبدیل به ویتامین A می شود که در سلامتی انسان نقش مهمی دارد. مصرف این ویتامین نقش مهمی در سلامت پوست و مو و تولید مثل انسان دارد. این ویتامین سبب افزایش مقاومت بدن در مقابل بیماریهای عفونی و سبب رفع خستگی شده و نقش محافظتی در مقابل سیستم اعصاب افراد دارد.

همچنین هویج منبع غنی از مجموعه ویتامینهای گروه B نیز به شمار می رود.

 

می خواهید آلزایمر نگیرید پس ماهی بخورید
 

تحقیقات جدید پزشکی نشان می دهد که مصرف ماهی به تقویت حافظه انسان کمک کرده و از خطر ابتلا به بیماری آلزایمر جلوگیری می کند.

این تحقیقات حاکی است: خوردن ماهی به ویژه ماهی های دارای میانگین بالای روغن نظیر ماهی‌های تن برای سلامتی انسان بسیار مفید است.

گروهی از پژوهشگران دانشگاه مسی در نیوزیلند به مدت شش ماه ۱۷۶ نفر را که اسیدهای چرب امگا ۳ موجود در ماهی‌های ساردین، سالامون و ماکرل مصرف می کردند، بررسی کردند. نتایج نشان داد که بهبود محسوسی در توانمندی‌های ذهنی اکثر شرکت کنندگان در این تحقیقات وجود دارد.

ویل ماستون هوس، استاد تحقیق دانشگاه مسی گفت: دوکوزاهگزانوئیک اسید (DHA) موجود در ماهی ها به میزان زیاد یکی از انواع اسیدهای چربی است که به فعال کردن مداوم ذهن کمک می کند و این بدان معناست که پیروی از رژیم غذایی حاوی مقادیر مناسبی ماهی به تقویت حافظه کمک می کند و از ابتلای انسان به بیماریهای مربوط به پیری و ضعف حافظه می کاهد.


اس ام اس تاسوعا

جانم فدای نام زیبایت، ابوالفضل

قربان زخم چشم بینایت، ابولفضل

گر من به چای القمه بودم، زِ حسرت

هر آن بخشکیدم برآن روزت ابولفضل

تاسوعا روز قمر بنی هاشم تسلیت باد

.

.
.

نام علمدار سپه آید به گوشم

انگار من عمری به او حلقه به گوشم

جانم بلرزد هر می گوید «ابوالفضل»

سرّی ست خود بنهاده در اعماق گوشم

ایام سوگواری تسلیت باد

.

.

نام معشوق مبر نزد من از عشق مگو

عشق دیریست که در پیچ و خم عباس است

هر چه داریم همه از کرَم عباس است

خلقت جنت حق لطف کرم عباس است

یک شنبه 13 آذر 1390برچسب:, :: 22:58 ::  نويسنده : عبدولله

ل خستگی همیشگی را می دانید؟

خستگیبرنا نیوز: احساس خستگی همیشگی در افراد دلایلی دارد که آگاهی از آن کمک می کند آن را از خود دور کنند.

در اینجا به چند دلایل مهم خستگی در افراد اشاره می‌کنیم:

خواب ناکافی
یکی از رایج‌ترین علت خستگی خواب ناکافی است، در واقع چنین شرایطی می‌تواند بر سلامت و تمرکز شما تاثیر منفی و خطرناکی بگذارد، چرا که بارها و بارها گفته شده است بزرگسالان باید هر شب ۷ تا ۸ ساعت خواب آرام و راحت داشته باشند تا خستگی‌شان رفع شود.

اگر فردی به بی‌خوابی دچار شد باید بداند درمان این مشکل نیز چندان سخت نیست. در واقع باید برنامه‌ای منظم برای خود در نظر بگیرد و خواب را در اولویت بگذارد. تلویزیون، رایانه، تلفن‌ همراه و… را از اتاق خواب خارج کند و راحت بخوابد.

قطع تنفس در خواب
برخی افراد با توجه به خواب منظم، باز هم در طول روز خسته اند. در واقع قطع موقتی تنفس در خواب است که مدت ۱۰ ثانیه طول می‌کشد. هر بار که شما دچار این حالت می‌شوید برای لحظاتی از خواب بیدار می‌شوید و ممکن است خود شما هم از این بیدار شدن‌های کوتاه اطلاعی نداشته باشید.

خوردن کافئین زیاد
خوردن کافئین باعث افزایش هوشیاری و تمرکز می‌شود. اما محققان به این نتیجه رسیده‌اند که خوردن مقادیر زیاد مواد غذایی حاوی کافئین ممکن است باعث ایجاد خستگی شود.

هرنوع تلاش برای حل معضل خستگی با مصرف بیشتر کافئین وضعیت را بدتر می‌کند. در واقع بهتر است کافئین، قهوه، چای و شکلات را تا حد ممکن از برنامه غذایی خود حذف کنید. همچنین بعضی از داروهای حاوی کافئین نیز می‌تواند باعث خستگی مبهم شود که از خوردن این داروها به مقدار زیاد پرهیز کنید.

عفونت پنهان مجرای ادرار
معمولا عفونت مجرای ادرار با علائمی چون سوزش ادرار و احساس ادرار فراوان داشتن شناخته می‌شود. اما این عفونت بعضی وقت‌ها هیچ علامتی غیر از خستگی ندارد.

یک تست ادرار می‌تواند وجود یا عدم وجود این عفونت را تایید کند.

حساسیت‌های غذایی
تحقیقات متخصصان نشان دهنده آن است که آلرژی به بعضی مواد غذایی می‌تواند باعث خواب آلودگی و خستگی شود،به طوری که می توان گفت پس از خوردن بعضی مواد غذایی خاص دچار کسالت می‌شوید، احتمال حساسیت به آن ماده غذایی را در نظر بگیرید.

از خوردن غذاهایی که شما را دچار حساسیت می کند بهتر است پرهیز کنید، همچنین پزشک را در جریان این موضوع قرار دهید تا دچار مشکلات بشتر نشوید.

سندرم خستگی مزمن
این خستگی تمام بدن را احاطه کرده و فعالیت بدنی و توان فرد را کم می‌کند. به طوری که می توان گفت مهمترین علائم این بیماری ناتوانی در تمرکز و عدم حافظه، عدم توانایی فعالیت بدنی یا مغزی،سرحال نبودن،درد مفصل (بدون قرمزی و تورم)، سردرد بسیار شدید، تنفس کوتاه،سرگیجه،سرفه و … است.

گفتنی است؛ افرادی که دچار این بیماری هستند از عهده کارهای روزانه خود بر نمی‌آیند.

یک شنبه 13 آذر 1390برچسب:, :: 22:55 ::  نويسنده : عبدولله

خوردن سه کیوی در روز = کاهش فشار خون

کیویفارس نیوز: نتایج یک پژوهش جدید نشان می دهد که خوردن روزانه سه عدد کیوی فشار خون را کاهش می دهد. در این پژوهش از ۵۰ مرد و ۶۸ زن با میانگین سنی ۵۵ سال خواسته شد که به مدت هشت هفته هر روز سه کیوی یا یک سیب بخورند.

نتایج این پژوهش نشان داد که تاثیر کیوی در کاهش فشار خون بیشتر از خوردن سیب بود به گونه ای که میانگین فشار خون را به میزان ۳٫۶ میلی متر جیوه نسبت به دیگران کاهش داد.

این پژوهش با حمایت مالی دانشگاه اسلو صورت گرفت و پژوهشگران دریافتند که خوردن روزانه سه عدد کیوی بهتر از خوردن یک سیب در روز فشار خود را در طول ۲۴ ساعت بهبود بخشید.

یک شنبه 13 آذر 1390برچسب:, :: 22:52 ::  نويسنده : عبدولله

هر چه می خواهد دل تنگت بخور و لاغر شو!

مشرق نیوز: با آغاز فصل پاییز و سردشدن هوا بدن به غذاهای بیشتری نیاز دارد. غذاهای گرم و لباس های گرم جای غذاها و نوشیدنی های خنک و لباس های تابستانی را می گیرد.

در این فصل ۴ نوع ماده غذایی وجود دارد که در کاهش وزن بسیار موثر هستند:

سیب: هر نوع سیبی که مصرف کنید سرشار از فیبر، فلاوانوئیدز و آنتی اکسیدان های مهم است و علاوه بر آن در کاهش وزن نیز موثر است.

گلابی: این میوه سرشار از فیبر، ویتامین C و مس است که سیستم ایمنی بدن را تقویت می کند و از جمله مواد طبیعی است که خوردن زیاد آن نه تنها وزن را افزایش نمی دهد بلکه در کاهش آن نیز موثر است.

کدو حلوایی: این سبزی اگرچه خیلی کم کالری است اما سرشار از پتاسیم، ویتامین A و بتاکاروتن است. علاوه بر آن مانع از بروز سرطان و بیماری قلبی می شود.

کدو سبز: این گیاه کم کالری اما سرشار از مواد مغذی است و در کاهش وزن بسیار موثر است


 

پيوندها